+خاله عروسی من باید برقصیا
-خبر مبریه؟
+ چه خبری مثلا؟
-...
+نه بابا!
به خودش اشاره میکنه و میگه:
-سرتو میبرما! حًلا گًت تر از توام دره ها!*
*هنوز بزرگتر از توام هستا!
+خاله عروسی من باید برقصیا
-خبر مبریه؟
+ چه خبری مثلا؟
-...
+نه بابا!
به خودش اشاره میکنه و میگه:
-سرتو میبرما! حًلا گًت تر از توام دره ها!*
*هنوز بزرگتر از توام هستا!
+خونه ای که اینترنت نداشته باشه خونه نیست.
-پس چیه؟ کرکولیه*؟
+بلکم بدتر...
* کرکولی همون لونه مرغه!
+ بالاخره نت گرفتم.
میکُشمش
حالا کُشتن که نه
ولی میکُشمش
+ نت ندارم دوستان
نتم وصل شه نظراتو تایید میکنم
ممنون از صبوریتون.
+ تا مادرم -خدابیامرز- زنده بود
تمام کارهای خونه با من بود
از آشپزی تا جارو زدن خونه
منتها وقت چایی خوردن
2 تا استکان میگرفت
یکی برای خودش
یکی برای بابا!
خدا شانس نداده که...
- نه خدا شانس داده
فقط خِشتَک کیسه ما سوراخ بود!
مردمم شانس ما رو رو هوا زدن...
- نمیدونم این چن وقته چرا این همه وسیله میشکنه؟
+ میشکنه یا میشکونی؟
اصن ۲۰ سال پیش که تازه عروس بودی،
چیکار میکردی؟
- اون موقع ها که اصن خیلی بد بود
هی ظرف میشکستم
مخصوصا وقتی مهمونی میرفتیم!
+ مامان من بهت افتخار میکنم
که خراب کاری هاتو گردن میگیری
# از شروع ۹۵ تا حالا ۱ لیوان و یه کاسه شکسته.
* برای پست های شما عنوان مینویسیم
با قیمت مناسب
بلاگی ها شامل 20% تخفیف میشوند
+ موز دراومد
- ؟
+ موز دراومد الان
- چی؟
+ موز دراومد دیگه
- o_O ینی چی؟
+ لول ۱۵۰ اومدم موز در اومد!
- Fruite sugar splash و میگی؟ |:
پتوی گودزیلا افتاده وسط هال
شلوارش وسط اتاق
کتاب قصه هاش زیر تخت
اونوقت مامان اومده لیوان آب منو از لب تاقچه برداشته
میگه: چرا اینقد تو شلخته ای؟
میگم: به من میگی شلخته،
پس اون یکی چیه؟
میگه: خواهر توئه دیگه!
پسره میدوئه تو پارکینگ و داد میزنه: خورشید...خورشید...
میگم: زهرمار
بابا میگه: این پِدَ سُّختِه شونه فاش ندن!
( یه این پدر سوخته ها فحش نده. )
داره شیرینی خونگی درست میکنه
میگم: مامان یدونه شیرینی هم به ما بده
با اخم یه تیکه قالب نزده رو میذاره تو بشقابم
میگم: شنبه که بشه
همه تون میرین مدرسه
من میمونم و این خونه و تمام این شیرینی ها
میگه: وقتی همه شونو تو اتاق گذاشتم
درشم قفل کردم
کلید رو هم با خودم بردم
حساب کار دستت میاد...
+ چقد چایی ریختی؟
- چقد باید میریختم؟
+ خوب بگو چقد ریختی؟
- تو اول بگو چقد باید میریختم؟
+ ۳ تا قاشق
- من ۲ تا و نیم ریختم
+ چی؟ اون چایی خارجیه؛
کمش کن. نصف قاشق بسه...
# از من به شما نصیحت
تلاش نکنید معلم جماعتو دور بزنید
قطعاً سه پله از شما جلوترن!
- ناهار چی داریم؟
+ سبزی خورشت.
- سبزی خورشت طیف قورمه سبزی تا ترش(🍀)واش رو شامل میشه
کدومش دقیقا؟
+ واسه تو چه فرقی میکنه
همیشه یه ایراد آماده برای گرفتن داری...
+ اون چیه که تو صبح یدونس
تو ظهر هم یدونس
تو شب 4 تا؟
- نقطه
+تو از کجا میدونی؟
- به قول بابا اون وقتا که تو
به سیب زمینی میگفتی دیب دمینی
ما این سوالا رو از خودمون میساختیم!
نشسته بود تو دفتر
یکی از شاگردا که شکمشو گرفته بود اومد تو
پرسید چی شده؟
پسر گفت: دلم از دیشب درد میکنه
میخوام برم خونه
+زنگ بزن خونه اتون یکی بیاد دنبالت
پسر زنگ میزنه
مرد گوشیو ازش میگیره:
+سلام خانوم
- سلام
+من از دبیرستان فلان زنگ میزنم
پسرتون انگار از دیشب دل درد داره
میاید دنبالش؟
-دل درد؟ دورو گُنِه(دروغ میگه)
صُبِ سَر خو کَکِ موقُم پِرِمّیَه (سر صبح که مثل شپش میپرید)
دورو گُنِه خونِه هم نِخِینِه کار نَکنه وَل وَلی را شُنِه ( دروغ میگه. خونه هم که میخواد کار نکنه کج کج راه میره)
وِرِ نَرِسین بیا(نفرستیدش بیاد خونه)
+پسر، ساعت بعد امتحان دارین؟
#بله
مامان خانوم صدامون کرده واسه شام
مطهره میگه: من که پُرِپُرم؛ شام نمیخورم
میگم: کباب داریما
میگه: حالا چجوری کباب بخورم من؟
خالم زنگ زده میگه:
کوثر وقت داری امروز ما بیایم
برای دوقلوها پاورپونت درست کنی؟
+ آره خاله شامم بمونین پیشمون
- خیلی خب پس ما 1 و نیم اونجاییم
# کجا دارن میان الان؟
ما هنوز ناهار نخوردیم که!
مدیونین فک کنین # ِمهمون نواز خواهر کوچیکم بود!
-اینجا نشستی چیکار؟
+برم پایین چیکار کنم؟ تبلتو مامان گرفته تا 4 شنبه هم نمیده...
-باهات دعوا میکنم بری بیرون
تو میگی تبلت ندارم
درسمم خوندم
دیگه چیکار کنم
منم میگم مامان بت تبلتتو بده
+آآآآی نکن عوضی(با صدای بلند بخوانید)
- چته؟
+مثلا داریم دعوا میکنیم دیگه!
-زهر مار گمشو بیرون دیگه(ایضا با فریاد)
[5 دیقه بعد]
+ سلام بابا خوبی؟
...
+ درس ندارم مامان گفت اگه تو بذاری بهم تبلت میده!
...
+ دو زنگ آخر ورزش داشتیم معلم یادش رفت بگه. بگیرم؟
...
+مرسی خداحافظ
با حال زار و نزار افتاده تو تخت
میگه: تو بهم سرما دادی
میگم: من که سالمم
میگه: الان که نه؛ اول مهر
میگم: اول مهر کجا، ۶ آذر کجا؟
اصن گوز چیش به شقیقه؟
گفتم: میخوای بری؟
سر تکون داد که: آره
گفتم: من اذیتت میکنم؟
بازم سرتکون داد
اینبار گفتم: دوسم داری؟
محکم تر از همیشه سر تکون داد که: نه
+اونوقت تا ۱:۳۰ شب داشدیم فیلم میدیدیم...
میگفت مدرسه تموم شه حسرتشو میخوری
میگفتم بذار تموم شه نمیخورم
+ هیچوقت آدم حرف گوش کنی نبودم!
+اون موقع ها شناسنامه پسرا رو
کوچیکتر میگرفتن.
داداش من شناسنامه اش
2 سال از خودش کوچیکتره
- چرا؟؟!
+ سربازی؛ دیرتر برن!
- با این حساب شما 5 سالگی رفتی مدرسه
داداشتون 9 سالگی؟!
# مث الان که خیلی از فوتبالیستا
سنشونو کم میکنن
که بیشتر بازی کنن!!
+ کوثر جان اون موقع ها مث الان نبود که
شناسنامه من 2 سال بزرگتر از خودمه
- چرا؟
+ شاه یه قانون گذاشته بود
دخترای زیر 18 سال نتونن عقد کنن
# اون موقع که کسی به سجل اهمیت نمیداد!
- خب چند سالگی ازدواج کردین؟
+ 22 شناسنامه ای
20 واقعی...
به پهلوم دست میزنه و میگه:
اینجات استخوونه؟
میگم : آره
جواب میده: إ آره!
به پهلوش اشاره میکنه و میگه:
منم اینجام استخوون داره!
خواهریما مثلا!
+اینا رو نگاه کن
چرا موهاشون شبیه روده سگه؟
-روده سگ چیه؟
شینیونه
هر کدوم حداقل ۵۰ تومن پاشون آب خورده
+اسمش شینیونه؟
خدایی شبیه روده سگ نیست؟
۱۰ دیقه نشستم
و براش آخرین پست کنار کبود کدر رو خوندم
میگه: همین یه ذره؟ کم بود که!
میگم: من بیل میزنم تِعیبَ نَرمَه(teieeba narma)
- من که الان اینجام
اومدم خونه فامیل شوور
+خونه مادر بزرگتم که نیست اینجا؟
-نه کی گفته؟
اینجا خونه عمه شوورمه
شمام که زنداییم نیستی
عروس عمه شوورمی
+آدم انقد فامیل شوور دوست؟
وقت کردی خونه فک و فامیل خودتم برو
+اینم مادر بزرگم؛ ننه!
از سری افاضلت امیررضا!
درست وقتی که با دست پر
8 گیگ
قد یه بند انگشته
باباشون اومده میگه:
همین کوچولو 20 تومنه؟
خالم میگه:قیافش انقده
قد این خونه توش جا میشه!