دختری با جوراب های سفید
" ای حال نامعلوم، آروم باش؛ آروم."
خانه
کوثر بانو
100 کار مهم بانو
۲۵ کتابی که قرار است در ۹۵ بخوانم.
پیوند های روزانه
بوی عیدی؛ بوی پول!!
یه پسر بچه
تو عید
رفت خونه مادر زنداییش
یه روز کامل اونجا بود
عیدی جمع کرد
وقتی برگشت خونه
به مادرش گفت:
از
عیدی هام
به کوثر عیدی دادم.
+ این داستانو نیم ساعت پیش
بعد ۱۳-۱۴ سال شنیدم!
+ با خنده نوشت!
۰
پسندیدم
نظرات [ ۰ ]
کوثر بانو
دوشنبه ۱۶ شهریور ۹۴
نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!