بالاخره
یه روزی وایمیستم
تو شلوغ ترین نقطه شهر
زیر بارون بدون چتر
بی توجه به تموم آدم هایی که رد میشن
و نگاهشون تا چند قدم با ماست
دکمه های کتشو میبندم...
بالاخره
یه روزی وایمیستم
تو شلوغ ترین نقطه شهر
زیر بارون بدون چتر
بی توجه به تموم آدم هایی که رد میشن
و نگاهشون تا چند قدم با ماست
دکمه های کتشو میبندم...