پتوی گودزیلا افتاده وسط هال
شلوارش وسط اتاق
کتاب قصه هاش زیر تخت
اونوقت مامان اومده لیوان آب منو از لب تاقچه برداشته
میگه: چرا اینقد تو شلخته ای؟
میگم: به من میگی شلخته،
پس اون یکی چیه؟
میگه: خواهر توئه دیگه!
پتوی گودزیلا افتاده وسط هال
شلوارش وسط اتاق
کتاب قصه هاش زیر تخت
اونوقت مامان اومده لیوان آب منو از لب تاقچه برداشته
میگه: چرا اینقد تو شلخته ای؟
میگم: به من میگی شلخته،
پس اون یکی چیه؟
میگه: خواهر توئه دیگه!